سوریه زمانی قلب جبهه مقاومت نامیده می شد اما اکنون سوریه بشار در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۴، تحت کنترل شورشیان مسلح درآمده است. شاید برخی مردم در کشورهای عربی از این موضوع خوشحال شده باشند. ترکیه و قطر هم در طی ۱۱ روز حملات گروه تحریرالشام، تلاش ها و حمایت های رسانه ای جدی از الجولانی داشته اند.
بیم و امیدها در عراق
اما چه اتفاقی افتاد که سوریه سقوط کرد و چه کسانی بیشترین زیان را دیده اند. کارشناسان موسسه بین المللی بروکینگز در یادداشتی که در ۱۰ دسامبر نوشته شده معتقدند: عراقیها از همه بیشتر به خوبی درک میکنند که چرا امروز سوریها پایان حاکمیت اسد را جشن میگیرند. صحنههای مشابه الان شبیه آن چیزی است که بیش از دو دهه پیش در عراق رخ داد زمانی که بعثی دیگر، صدام حسین، سرنگون شد. با این حال، عراقیها نسبت به آنچه که ممکن است در آینده رخ دهد، محتاط هستند، چرا که چهره مخالفان مسلح سوریه امروز فردی است که در عراق به عنوان عضو القاعده و سپس داعش در فعالیتهای تروریستی شرکت کرده بود. دولت عراق هم دیپلماتهای خود را از سفارتش در دمشق فراخوانده و تمرکز خود را به حفظ ثبات داخلی معطوف کرده است.
روسیه، ایران و پادشاهی های عرب
اندیشکده آمریکایی بروکینگز معتقد است: برندگان و بازندگان اصلی در سوریه ایران و روسیه هستند و شکست بشار اسد همچنین یک شکست استراتژیک برای روسیه و ایران در منطقه شام محسوب میشود. همچنین این شکست یک ضربه به پادشاهیهای عرب خلیج فارس است که تلاش داشتند رژیم اسد را به رسمیت بشناسند. اما ترکیه، که از مخالفان سوری حمایت میکند، قرار است سود این تغییرات نصیب او شود. حملات هوایی روسیه نتوانست حمله تحریرالشام را متوقف کند و مشاوران و داراییهای نظامی روسیه بیفایده بودند. این ضربهها به موضع استراتژیک، قابلیتهای لجستیکی و اعتبار روسیه در خاورمیانه و آفریقا آسیب وارد کرده است.
کردهای متحد آمریکا و عربهای سنی تحت حمایت ترکیه از دیگر گروههای شبهنظامی هستند که در سقوط اسد سهیم بودهاند و آنها در حال حاضر مناطق خود را در شمال سوریه اداره میکنند. شرایط به گونه ای است که در نهایت، سوریه بدتر از آنچه که بود نخواهد شد. برای روسیه، اهمیت ویژهای دارد که پایگاههای هوایی حمیمیم و پایگاه دریایی طرطوس، که هسته حضور نظامی روسیه در خاورمیانه هستند، حفظ شوند. پایگاه طرطوس به ویژه برای عملیات نظامی و قاچاق جهانی روسیه اهمیت دارد و به عنوان یک معضل برای ناتو در جناح جنوبی خود محسوب میشود.
پایگاههای روسی در سوریه برای تأمین نیروهای نظامی روسیه در آفریقا حیاتی بودهاند. اگرچه روسیه همچنین پایگاههایی در لیبی دارد، سیستمهای لجستیکی آن در صورت از دست دادن پایگاههای سوریه به شدت محدود خواهد شد.
چرا اینگونه شد؟
این اندیشکده آمریکایی در پاسخ به این پرسش که چرا ارتش اسد سقوط کرد و این چه معنایی برای آینده سوریه دارد می نویسند: یکی از دلایلی که چرا بشار اسد از ۲۰۱۱ تا کنون دوام آورده بود، انسجام ارتش و نیروهای امنیتی او بود اما چرا این ارتش در هفته گذشته حتی تلاشی برای مقاومت نکرد؟
چند فرضیه معتبر وجود دارد که شامل خستگی، روحیه پایین سربازان وظیفه، فقدان اراده از سوی اسد و شگفتی و ترس از پیشرفت شورشیان است. اما من به دو عامل کلیدی دیگر نیز اشاره میکنم: اول، عدم حمایت روسیه، ایران و حزبالله ممکن است موجب دلسردی ارتش سوریه شده باشد و آن را به تسلیم واداشته باشد، و دوم، وعدههای شورشیان مبنی بر عفو و خودمختاری
سرنگونی اسد میتواند تبعات زیادی برای دیگر درگیریهای منطقهای داشته باشد. عدم توانایی یا بیمیلی روسیه و ایران به کمک به اسد، قدرت حزبالله در لبنان، حوثیها در یمن و گروههای شبهنظامی شیعه در عراق را تضعیف میکند و میتواند موجب تغییر داینامیکهای قدرت در هر یک از این زمینهها شود.
سقوط اسد ضربهای دیگر به جمهوری اسلامی و استراتژی آن برای گسترش نفوذش در خاورمیانه وارد میکند، زیرا این کشور قصد داشت از این طریق به مقابله با اصلیترین دشمنان خود، ایالات متحده و اسرائیل، بپردازد. از دست دادن دمشق یک شکاف در مسیر تأمین مجدد حزبالله نیز ایجاد میکند.
انقلاب در ژئوپولیتیک خاورمیانه
سقوط خاندان اسد پس از نیم قرن ، یک انقلاب در ژئوپولیتیک خاورمیانه است. سوریه از زمان انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ تا کنون نزدیکترین متحد ایران بوده و پایگاه قابل اعتمادی برای عملیاتهای نظامی روسیه در دههها به شمار میرود.
سرعت سقوط رژیم بشار اسد برای تقریباً تمام ناظران غیرمنتظره بود. سوریه قبل از تصاحب قدرت توسط حافظ اسد در سال ۱۹۷۰ کشوری بیثبات و ناپایدار بود. کودتاها امر رایجی بودند. سوال مهم این است که آیا شورشیان قادر خواهند بود کشور را تثبیت کنند یا اینکه سوریه تبدیل به یک خلاء قدرت خواهد شد؟ در انتها باید گفت بیثباتی در سوریه میتواند به لبنان و احتمالاً اردن سرایت کند.
نظر شما